سفر در اردیبهشت
نوشته شده توسط نگاره
3 روز پیش

فرزندخواندگی یا عدم پذیرش؟ در حال اندیشیدن به مسئله یورو

تاریخ نشان می دهد که بسته به شرایط و سیاست های کشورها، رژیم های مختلف پولی و ارزی می توانند خوب یا ضعیف عمل کنند.

بن، 18 مه 1990: وزرای دارایی جمهوری فدرال آلمان و جمهوری دموکراتیک آلمان (GDR) معاهده اتحاد مجدد را امضا کردند که در آن مارک آلمان با نسبت یک به یک جایگزین واحد پول آلمان از نظر اقتصادی کمتر توسعه یافته شد. این تصمیم خودسرانه باعث ایجاد مشکلات اقتصادی و ضرورت نقل و انتقالات مالی عظیم شد که تا امروز ادامه دارد. © Getty Images

به طور خلاصه

  • چندین کشور اتحادیه اروپا موظف به حذف ارزهای ملی برای یورو هستند
  • در اروپای مرکزی و شرقی، حکمت چنین تغییری مورد بحث است
  • تاریخچه اروپا از سیاست های پولی و ارزی ممکن است کمک کند 

آغاز بسیار مشابه اما نتایج بسیار متفاوت امروز – اینگونه می توان تاریخ سیاست پولی و نرخ ارز در کشورهای پساکمونیست اروپای  مرکزی و شرقی را خلاصه کرد . با این حال، تاریخ رنگارنگ بیش از 30 سال گذشته از تحول عمیق اقتصادی، علیرغم طولانی مدت و ویژگی دشوار آن، پاسخ روشنی به اینکه آیا ارزش دنبال کردن یک سیاست پولی کاملاً مستقل در سطح ملی در چارچوب یک سیاست پولی کاملاً مستقل را دارد، ارائه نمی دهد. ادغام اروپا، یا بهتر است ادغام پول ملی با نزدیکترین هژمون پولی آن در سریعترین زمان ممکن – در این مورد، به منطقه یورو بپیوندید.

بیش از 30 سال «آزمایش‌های آزمایشگاهی» در اروپای مرکزی و شرقی با رژیم‌های مختلف نرخ ارز و پولی، استدلال‌های خوبی برای هر دو گروه رقیب فراهم کرده است. بحث در مورد خرد پذیرفتن واحد پول مشترک اتحادیه اروپا همچنان باز است. بنابراین اجازه دهید این تاریخچه را با جزئیات بیشتری مرور کنیم.

هر کشور یک داستان جداگانه است

کشورهای بلوک شوروی سابق در اروپا پس از فروپاشی بلوک (1989-1992) یک مخرج مشترک داشتند: همه آنها به دنبال یک لنگر اقتصادی کلان اساسی بودند، نقطه ثابتی در دوره گذار به اقتصاد بازار با قیمت گذاری آزاد، تجارت خارجی آزاد شده. و مالکیت خصوصی این لنگر اغلب، معمولاً به توصیه موسسات پولی بین‌المللی، یک  نرخ ارز ثابت  بود – سیستمی که در آن ارزش یک ارز به ارز دیگر گره خورده است. 

در حالی که آلمان شرقی سابق از تورم و بی ثباتی اجتناب می کرد، نرخ ارز قوی بخش زیادی از صنعت و نیروی کار آن را به سمت غرب سوق داد.

نرخ ها اغلب به مارک آلمان – هژمون پولی اروپای غربی – یا دلار ایالات متحده ثابت می شد. از طرف دیگر، این می تواند سبدی از ارزهای سخت شامل پوند بریتانیا، ین ژاپن و فرانک سوئیس، همراه با ارزهای فوق الذکر باشد. کشورهای بالتیک، بلغارستان، مجارستان و لهستان این مسیر را انتخاب کردند. با این حال، قبل از شروع، آنها باید نرخ ارز مصنوعی دوران کمونیستی خود را کاهش می دادند، که با واقعیت مطابقت نداشت.

با این حال، طی چند سال، مسیرهای کشورها شروع به واگرایی کرد. آلمان شرقی سابق با آلمان غربی ادغام شد و نشان آلمانی دومی را با نسبت یک به یک پذیرفت. ایده این بود که بخش‌های ناهمگون اقتصادی کشور را از طریق یک اتحادیه ارزی مانند ایتالیا که در قرن نوزدهم انجام داده بود، متحد کند. در حالی که آلمان شرقی سابق از تورم و بی‌ثباتی اجتناب می‌کرد، نرخ ارز خودسرانه قوی، بخش عمده‌ای از صنعت و نیروی کار آن را به سمت غرب سوق داد، و این امر مستلزم نقل و انتقالات مالی عظیم است که تا امروز ادامه دارد.

بی میلی به تنهایی

چندین کشور به یک نرخ مبادله ثابت در قالب  تابلوی ارز پایبند هستند : شکل شدیدی از نرخ مبادله ای ثابت که در آن موجودی پول یک کشور نمی تواند بیشتر از  ذخایر ارزی آن باشد .

این به معنای عدم وجود سیاست پولی مستقل و بی میلی به دنبال کردن آن است. این مورد در مورد استونی و لیتوانی و تا حدی نیز لتونی بود. این کشورها به عنوان یک بیمه نامه اقتصادی و ژئوپلیتیکی در برابر همسایه غول پیکر شرقی خود، یک ارز ثابت را با غرب در نظر گرفتند. بلغارستان نیز در سال 1997 پس از هرج و مرج و تورم شدید دهه 1990 رژیم سختگیرانه هیئت ارزی را پذیرفت و تا به امروز موفق شد در آن باقی بماند.

در مورد سیاست های پولی در اروپای مرکزی بیشتر بخوانید

 

چرا مبارزه با تورم در اروپا آسان نخواهد بود؟

مجمیر همپل
یک اقتصاددان، بانکدار و مفسر چک است.

 

چگونه کووید-19 رویکرد چک به امور مالی عمومی را تغییر داد

مجمیر همپل
یک اقتصاددان، بانکدار و مفسر چک است.

تصادفی نیست که این کشورها در فرآیند ادغام خود بیشترین علاقه را به پذیرش یورو در سریع ترین زمان ممکن داشتند. آنها به هر حال تصمیم گیری پولی را «برون سپاری» کرده بودند، معمولاً به بوندس بانک یا فدرال رزرو ایالات متحده. وقتی کشوری به طور منفعلانه سیاست پولی را از خارج اتخاذ می کند، با پیوستن به منطقه یورو ضرر چندانی نخواهد داشت. و بنابراین، بین سال‌های 2011 تا 2015، هر سه کشور بالتیک یورو را پذیرفتند. اگر بحران پس از سال 2008 نبود، این اتفاق حتی زودتر می افتاد.

تنها کشوری که درست قبل از بحران وارد منطقه یورو شد، اسلوونی در سال 2007 بود. این کشور نیز دارای یک نرخ ارز شناور مدیریت شده بود . با پذیرش سریع یورو، اسلوونی همچنین می خواست نشان دهد که متعلق به منطقه آشفته بالکان غربی نیست. دو سال بعد، در سال 2009، توسط اسلواکی دنبال شد که پس از تجزیه چکسلواکی در سال 1993، بخش کوچکتر و فقیرتر فدراسیون سابق باقی مانده بود و با بی اعتمادی به بازارهای بین المللی در زمان دولت های مستبد نخست وزیر ولادیمیر دست و پنجه نرم می کرد. مکیار (1990-1991؛ 1992-1994؛ 1994-1998). کرون اسلواکی ناپایدار بود. جایگزینی آن با یورو به عنوان تکمیل اصلاحات اقتصادی رادیکال ارائه شده پس از سرنگونی دموکراتیک رژیم مکیار تلقی می شد.

دو کشور بالکان غربی، مونته نگرو و کوزوو، بدون مجوز مستقیم بانک مرکزی اروپا (ECB) به طور یکجانبه از یورو به عنوان واحد پول خود استفاده می کنند، زیرا آنها کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیستند. دو کشور خواستار رهایی سیاسی و اقتصادی از صربستان بودند که پس از سال 1989، دوره وحشتناکی از تورم شدید را تجربه کرد.

کشورهای عضو موجود منطقه یورو نمی خواهند بلغارستان در میان آنها باشد.

کرواسی، دشمن اصلی صربستان در جنگ های بالکان در دهه 1990، پس از پیوستن خود به اتحادیه اروپا در سال 2013، برای پیوستن به منطقه یورو نیز عجله داشت. درجه یورویی شدن اقتصاد آن به حدی بود که هرگونه سیاست پولی مستقل فقط یک توهم بود. . و از اول ژانویه 2023، کرواسی یورو را پذیرفت و بیستمین عضو باشگاه ارز واحد اروپا شد.

واضح است که هر یک از کشورهای عضو پساکمونیست منطقه یورو  داستان الحاق و دلایل خود را  برای پیوستن داشتند – تاریخی، عاشقانه و ژئوپلیتیکی به جای صرفا اقتصادی. یک دسته خاص بلغارستان است. علیرغم انطباق مثال زدنی آن با معیارهای ماستریخت، برای مدت طولانی حتی اجازه ورود به مکانیسم نرخ ارز ERM II، اتاق پیشرو به منطقه یورو را نداشت. این کشور هنوز یورو را ندارد، حتی اگر همزمان با کرواسی سفر خود را به سمت آن آغاز کرد. چرا؟ کشورهای عضو موجود منطقه یورو  نمی خواهند بلغارستان در میان آنها باشد .

از نرخ ثابت ارز گرفته تا سایر سیستم ها

نرخ ارز و تحولات پولی جالب‌تری در کشورهایی رخ داد که در اتحادیه اروپا هستند اما یورو را معرفی نکرده‌اند و قصد انجام آن را ندارند. کشورهای اتحادیه اروپا که در مورد انصراف ارز مذاکره نکرده اند عبارتند از لهستان، جمهوری چک، مجارستان، رومانی و سوئد. دانمارک یک انصراف دارد.

سوئدها در یک همه پرسی غیرالزام آور در سال 2003 به نپیوستن به منطقه یورو رأی دادند و این کشور امروز تحت فشار برای انجام این کار نیست، حتی اگر رسماً طبق معاهدات موظف به عضویت باشد. با این حال، سوئد یک معیار جهانی برای سیاست پولی مستقل و خودکفا است. این یکی از پیشگامان هدف گذاری تورم است و دارای نرخ ارز آزادانه شناور است. جهان از بانک مرکزی خود آموخته است. کشورهای پساکمونیست اتحادیه اروپا نیز به بانک Riksbank چشم دوخته اند. 

دانمارک نیز به نوبه خود نشان دهنده یک پارادوکس در این زمینه است. این کشور یک بند انصراف از یورو دارد، با این حال نرخ مبادله ثابت سختی به یورو دارد و هیچ سیاست پولی خودش را انجام نمی دهد و فقط اسکناس و سکه های خود را منتشر می کند. 

دانمارک از سال 1982 یک سیاست نرخ ارز ثابت را دنبال کرده بود، زمانی که برای ثبات اقتصاد کلان، یک میخ به مارک آلمان ایجاد کرد. در سال 1999، این بانک صرفاً به یورو تبدیل شد، بنابراین تابعیت خود را به یک موسسه در فرانکفورت، بوندس‌بانک، با دیگری در همان شهر، یعنی بانک مرکزی اروپا، جایگزین کرد. دانمارک در عدم تمایل خود به تصمیم گیری های پولی، از لحاظ تاریخی یادآور اتریش با پیوند ثابت تاریخی خود با مارک آلمان و نیاز درک شده آن به حضور در منطقه یورو در اسرع وقت است.

لهستان و مجارستان سال ها این استراتژی را امتحان کردند، اما متوجه شدند که تورم بالا را حفظ کرده و آن را در قراردادهای دستمزد و قیمت گنجانده است.

در مقابل، کشورهای اروپای مرکزی در دوران پرتلاطم به دنبال رویکردهایی بوده اند. پس از دوره‌های کوتاه آزمایش با نرخ‌های ثابت، لهستان و مجارستان به سمت یک  سیستم خزنده حرکت کردند  که در آن یک ارز با نرخ ثابت ارز می‌تواند در یک محدوده پرانتزی نوسان کند. تحت چنین طرح کاهش ارزش مدیریت شده، اقتصادهای اصلاح‌کننده منطقه می‌توانند به دنبال تثبیت نرخ ارزهای محلی خود در برابر ارزهای سخت در یک محیط با تورم بالا باشند. 

اقتصاد کلان به ما می آموزد که اگر یک کشور (مثلاً لهستان) نرخ تورم بالاتری نسبت به کشور دیگر (مثلاً آلمان) داشته باشد و با آن نرخ ارز ثابتی داشته باشد، کشور اول به تدریج رقابت قیمتی خود را در برابر دومی از دست می دهد. که منجر به بحران ارزی و نیاز به تعدیل ناگهانی نرخ ارز می شود. کاهش ارزش مدیریت شده برای جلوگیری از چنین اختلالاتی در نظر گرفته شده است. 

لهستان و مجارستان سال ها این استراتژی را امتحان کردند، اما متوجه شدند که صرفاً تورم بالا را حفظ کرده و آن را در قراردادهای دستمزد و قیمت گنجانده است. هر دو کشور در نهایت مسیر معقولی را در پیش گرفتند تا بتوانند آزادانه شناور شوند  و به تنهایی تورم داخلی را تثبیت کنند.

پرونده سه کشور

آمار و ارقام

نتایج متفاوت نرخ ارز

نرخ مبادله زلوتی لهستان، فورینت مجارستان و کرون چک در برابر دلار آمریکا، شاخص پایه (1 ژانویه 1991=100). در بلندمدت، محیط مالی باثبات جمهوری چک به ثابت ماندن نرخ ارز کرون کمک کرده است. © GIS

این رویکرد که هدف گذاری تورمی نامیده می شود، از سال 1999 توسط لهستان و از سال 2001 توسط مجارستان به کار گرفته شده است، اگرچه هرکدام توانایی متفاوتی برای دستیابی به تورم پایین و باثبات دارند (مجارستان از این نظر از نظر سیستمی ضعیف تر است و عادت دارد به عنوان یک تورم بالا در نظر گرفته شود. ، کشور با بدهی بالا).

با این حال، پیشگام در سیاست پولی مستقل، جمهوری چک است، کشور دیگری که از یورو به عنوان واحد پول خود استفاده نمی کند و حمایت از آن نسبتاً کم است. این کشور از یک نرخ ثابت به یک میخ خزنده تغییر نکرد، و رژیم نرخ ارز آن، به سبک کتاب درسی، با بحران ارزی و تحقیر قابل توجهی در جریان آشفتگی آسیا در اوایل سال 1997 به پایان رسید. با این حال، اقتصاد چک آسیبی ندید. از تورم بالا در دهه 1990 مانند لهستان و مجارستان، بنابراین بازگشت آن به تعادل آنقدر طول نکشید.

به دنبال آن تجربه، بانک مرکزی چک نرخ ثابت را لغو کرد، یک شناور معرفی کرد و هدف گذاری تورمی را اتخاذ کرد. از آنجایی که این راه اندازی سال ها با موفقیت همراه بود، با تورم پایین و افزایش ارزش پول ملی، هیچ تقاضای مردمی برای پذیرش یورو وجود نداشت. این در تضاد با لهستان و مجارستان است، جایی که تورم بالاتر و نرخ های بهره اسمی بالاتر منجر به افزایش علاقه به وام هایی با ارزهای کم بهره مانند یورو و فرانک سوئیس شد. در سال 2008 به فاجعه ختم شد. در طول بحران مالی، کاهش ارزش زلوتی و فورینت بدهی خانوارهای لهستانی و مجارستانی را افزایش داد: آنها ناگهان مجبور شدند برای اقساط وام خود به یورو و فرانک هزینه بیشتری را به زلوتی و فورینت بپردازند. 

ادامه مطلب توسط مجمیر همپل

 

پس از جهانی شدن: گزینه های استراتژی غرب

مجمیر همپل
یک اقتصاددان، بانکدار و مفسر چک است.

 

با بحران انرژی اتحادیه اروپا، ادغام مجددا کوتاهی کرده است

مجمیر همپل
یک اقتصاددان، بانکدار و مفسر چک است.

باشگاه کشورهای هدف‌دار تورم که برای سیاست پولی مستقل تلاش می‌کنند و با نرخ‌های ارز شناور آزادانه زندگی می‌کنند، در سال 2004 با پیوستن رومانی به آن، گسترش یافت. 

بیداری سخت در سال 2008 

به طور خلاصه، تعجب آور نیست که کشورهای دارای سیاست های پولی مستقل در اتحادیه اروپا تمایل محدودی برای ورود به منطقه یورو نشان دهند. این گروه از سوئدی‌ها و چک‌هایی که به شدت به یورو شک دارند تا مجارستان‌های اروپایی‌فیل (که ظاهراً یورو را بیمه‌ای در برابر سیاستمداران غیرمسئول داخلی خود می‌دانند) را شامل می‌شود. 

با این حال، در زمان نخست وزیری ویکتور اوربان، مجارستان قانون اساسی خود را اصلاح کرد که اکنون می گوید فورینت واحد پول این کشور است. اگر قرار است یورو تصویب شود، قانون اساسی باید دوباره اصلاح شود.

گفتمان پیوستن به باشگاه یورو با بحران مالی 2008 و رکود بزرگ متعاقب آن تغییر کرده است. بحران نشان داد که منطقه یورو لزوماً  گروهی از اقتصادهای بهتر و باثبات تر نیست . قوانین خود را زیر پا گذاشت و   بیشتر از آنهایی که بیرون ماندند، بدهکار بود. در پایان سه ماهه سوم 2022، متوسط ​​بدهی کشورهای منطقه یورو 93 درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) بود، در مقابل تنها 85 درصد برای کل اتحادیه اروپا. با این حال، معیار مالیه عمومی سالم در معاهدات اصلی اتحادیه اروپا همچنان به عنوان 60 درصد شناخته شده باقی مانده است.

درس هایی از تاریخ پولی

تمام این زمینه تاریخی بینش خوبی را در مورد بحث در مورد سیاست پولی مستقل در مقابل سیاست پولی کاملاً غیرمستقل ارائه می دهد. اول اینکه هیچ مدل جهانی وجود ندارد. دوم، عواملی غیر از عوامل صرفاً اقتصادی یا پولی، انتخاب رژیم های پولی را تعیین می کند. 

سوم، هیچ پاسخ روشنی برای اینکه آیا سیاست پولی مستقل بهتر از نرخ ارز ثابت است یا عضویت در اتحادیه پولی وجود ندارد. این بستگی به عملکرد خوب یا ضعیف سایر بخش های سیستم در یک کشور دارد. 

اگر سیاست های اقتصادی در کشوری شکست بخورد، حتی یورو نیز نمی تواند آن را از مشکلات نجات دهد (مانند  یونان ). اگر همه چیز به طور رضایت بخش کار کند، یورو غیر ضروری است (مانند سوئد). سیاست پولی تنها یک مکانیسم تعدیل است. اگر کار نکند، مکانیسم‌های دیگر – بازار کار انعطاف‌پذیر، سیاست مالی – باید نقش آن را بر عهده بگیرند. اگر آنها در دسترس نباشند، تغییرات در محیط اقتصادی آسیب خواهد دید، زیرا سیاست پولی نمی تواند شوک ها را کاهش دهد و اوضاع را هموار کند. 

انتخاب سیاست پولی می تواند بر سرعت یا سطح رشد تأثیر بگذارد، اما نمی تواند جهت یک کشور را تعیین کند.

چهارم، معجزه اقتصادی دهه 1990 در جهان پساکمونیستی بدون توجه به انتخاب سیاست پولی خاص کشورها اتفاق افتاد. گذشته از بخش‌های بزرگی از اتحاد جماهیر شوروی سابق و بالکان غربی ویران‌شده از جنگ، کشورهای باقی‌مانده بلوک شوروی سابق افزایش انفجاری ثروت را در طول 30 سال گذشته تقریباً سه تا هفت برابر تجربه کرده‌اند. انتخاب سیاست پولی می تواند بر سرعت یا سطح رشد تأثیر بگذارد، اما نمی تواند جهت یک کشور را تعیین کند که توسط سیاست اصلی اقتصادی آن تعیین می شود. 

پنجم، اگر کشوری از رژیم پولی معینی راضی است، انتظار نداشته باشید که اوضاع را تغییر دهد. طبق حکمت قدیمی آمریکایی، “اگر خراب نیست، آن را تعمیر نکنید.”

این سوال که آیا یورو را بپذیریم یا خیر، گاهی در بحث های عمومی جذابیت بیشتری پیدا می کند. با این حال، جایگزینی برای حل مسائل اساسی سیاست های داخلی بهینه برای افزایش رفاه عمومی و تضمین ثبات اقتصادی و سیاسی نیست.

سناریوها

دو سناریو ظاهر می شود. فرض اول  این است که اثرات ژئوپلیتیکی شکسته شدن جهان به بلوک‌های رقیب (و در مورد اتحادیه اروپا، تمایلات متمرکز آن) با تورم مداوم و ترس دولت‌ها از تحمل هزینه‌های مبارزه با آن در سطح ملی همراه خواهد بود. تمایل به گسترش این هزینه ها در سراسر مرزها به یک جامعه بزرگتر، اکثر کشورهای عضو اتحادیه اروپا امروزی غیر یورویی را وادار می کند تا ظرف پنج سال ارز مشترک را اتخاذ کنند. این نویسنده احتمال تحقق این سناریو را حدود 40 درصد می بیند.

سناریوی دوم  فرض می‌کند که افزایش تورم ادامه نخواهد داشت و جنگ در اوکراین، با فشارهای آن بر انرژی، غذا، ارز و سایر بازارها، زود به پایان می‌رسد. تمایل به حفظ استقلال سیاست پولی و «تسلیم نشدن» به تصمیم‌گیری جمعی، فشارهای متمرکز و سیاسی برای گسترش بیشتر منطقه یورو را غلبه خواهد کرد. احتمال این سناریو 60 درصد است.

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

نگاره

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب پیشنهادی

  • مشاهیر معماری
  • بازار ارز
  • سفر و گردشگری
  • بازار فلزات اساسی
  • بازار فلزات اساسی

20 معمار مشهور جهان و آثار آنها قسمت اول

8 ماه پیش 9زمان مطالعه

20 معمار مشهور جهان و آثار آنها قسمت دوم

10 ماه پیش 10زمان مطالعه

20 معمار مشهور جهان و آثار آنها قسمت چهارم

12 ماه پیش 10زمان مطالعه

زندگینامه و معرفی آثار حسین امانت

1 سال پیش

بررسی وضعیت بازار ارز در فروردین ماه 1403

2 هفته پیش

وضعیت یوآن چین، لیر ترکیه و درهم امارات

3 هفته پیش

وضعیت قیمت پوند و یورو در اسفند ماه 1402

3 هفته پیش

بررسی وضعیت دلار در اسفند ماه 1402

1 ماه پیش

سفر در اردیبهشت

3 روز پیش

بهترین مقاصد گردشگری نوروز 1403 پارت پنجم

3 هفته پیش

بهترین مقاصد گردشگری نوروز 1403 پارت چهارم

3 هفته پیش

بهترین مقاصد گردشگری نوروز 1403 پارت سوم

4 هفته پیش

بررسی و تحلیل بازار فلزات اساسی در ایران و جهان در فروردین 1403

6 روز پیش

وضعیت بازار قلع و نیکل در اسفند ماه 1402

4 هفته پیش

وضعیت بازار آهن و سنگ آهن در اسفند ماه 1402

4 هفته پیش

وضعیت بازار سرب و روی در اسفند ماه 1402

4 هفته پیش

بررسی و تحلیل بازار فلزات اساسی در ایران و جهان در فروردین 1403

6 روز پیش

وضعیت بازار قلع و نیکل در اسفند ماه 1402

4 هفته پیش

وضعیت بازار آهن و سنگ آهن در اسفند ماه 1402

4 هفته پیش

وضعیت بازار سرب و روی در اسفند ماه 1402

4 هفته پیش